.... خانم دكتر آنقدر تنهايی آزارم ميده، درد بيماري، فرار مردم، نگاه شون، ميترسن ازم، مي گه بدون دستكش .... غذاي كه می پزم با اكراه مي خورن، به نون شون دست بزنم مي اندازن دور، بشقابم حتما جدا باشه، اونا دور ميز باشن من تنهايی بخورم....
از سوال هاشون خسته شدم، كاش همه مشكلاتم مالي بود، به خدا مي گم به كدامين گناه بايد سختي بكشم؟
برام خيلي دعا كنيد شايد باور نكنيد ديگه هيچ چيز شادم نمي كنه
.......................................
.......................................
.......................................
... يه توده روي قوزك پام بود خيلي درد داشت، اذيتم ميكرد وقتي كفش مي پوشيدم باهاش برخورد ميكرد امروز جراحي كردم شايد باور نكنيد خيلي راحت شدم ديگه هيچ دردي نداره
فقط خدا همراهم بود، چون تشنج مي كنم نوار مغزم اجازه بيهوشي نداد، فقط كل پامو بي حس كردن با تزریق وريدي بعد توده رو استخوان قوزك بود سه سانت برش دادن خارج كردند با آژانسم اومدم خونه. مي تونم راه برم فقط نبايد فشار بياد. هزینه اش ..... تومن شد، درمانگاه خيريه .... نزديك خونمون هستش اونجا رفتم ...
توسط: ....
سلام. اصلا عمل نکن منم عمل کردم بدبخت شدم دوازده بار عمل کردم الان بی خیال شدم. هر جور خودت صلاح میدونی....
توسط: جویباری
فوق العاده هستید، تحمل این همه رنج بسیار سنگین است،.....
البته در شرایطی که تومور بزرگ می شود و یا دردناک است باید عمل شود، تصمیم دوست ما درست بوده است.